آیا برنامه های درسی در مدارس دانش آموزان را برای آینده آماده می کنند؟
برنامه درسی درروم باستان بر اساس علوم مقدماتی هفت گانه بود ، دستور زبان ، جدل ، بلاغت ، هندسه ، حساب ، نجوم و موسیقی در تمام قرون وسطا این نگرش به برنامه درسی بر آموزش اروپا حاکم بود.
در خلال رنسانس در قرن ۱۵ و ۱۶ ، برخی مدارس موضوعات دیگری به میان آوردند ، مانند ، نمایش و دیکته
در قرن هیجدهم برخی از مدارس تاریخ و جغرافی ، و ریاضیات و زبان های خارجی را به برنامه درسی خود اضافه کردن ، که این کار با مقاومت شدید سنت گرایی مواجه گردید که باور داشتند که فقط آموزش کلاسیک اهمیت دارد .برنامه درسی کلاسیک در اکثر بخش های اروپا تا اواسط قرن نوزدهم ادامه داشت.
سپس سه تغییر اجتماعی ۱- علم و تکنولوژی ، ۲- گسترش صنعت گرایی ، ۳- پیدایش علم جدبد روانشناسی طوفانی در برنامه درسی به وجود آورد و به آن شکل تازه ای داد .
به موازات گسترش آموزش همگانی ، برنامه درسی جدیدی شکل گرفت که هنوز هم بر آموزش حاکم است
برای بررسی درباره این برنامه درسی جنبه های زیر مورد ارزیابی قرار گرفته اند که به بررسی آنها می پردازیم
ساختار
که در بالاتر ین بخش آن ریاضی ، ادبیات و علوم قرار دارد و سپس علوم انسانی شامل تاریخ و جغرافی است و گاهی اوقات مطالعات اجتماعی و دینی و در پایین لیست هنر و تربیت بدنی قرار دارند .
هنر را معمولا به موسیفی و هنر های تجسمی تقسیم بندی می کنند .
و در کل ساختار دیگری که وجود دارد برای پایه های ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان سیستم ۶-۳-۳
از نظر محتوا :
منظور از محتوا مطالبی که باید آموخته شود. به خاطر اهمیتی که به دانش آکادمیک می دهند غالبا تاکید بر نظریه و تحلیل است. تا مهارت های فنی و عملی
از نظر سبک :
منظور از سبک این است که مشارکت دانش آموزان عمدتا نظری است یا پروژه محور است ؟ فردی است یا جمعی ؟ در اکثر سیستم ها تاکید بر روی برنامه تحصیلی پشت میز نشینی است و فعالیت های فردی بر جمعی الویت دارد
خصلت
منظور از خصلت جو کلی حاکم بر مدرسه داری است ، خصلت غالب جنبش استانداردها این است که مدرسه همانند مسابقه دو با مانع است و هدف آن پشت سر گذاشتتن امتحانات و ارزیابی آنها است. که در آنها اصولا برنده و بازنده هایی وجود دارند. از این رو بسیاری از دانش آموزان مدرسه را عذاب آور می دانند ، تجربه ای که به جای لذت بردن از آن باید مدرسه را تحمل کنند.
بنابراین باید تامل کنیم که چه نوع برنامه ای باید داشته باشیم .؟
آقای کن رابینسون محقق و پژوهشگر در این حوزه اذعان دارد ما برای رسیدن به مدارسی که بتواند از تمام ظرفیت خود بهره ببرد و دانش آموزان را برای فردایی آماده کنند که مشاغل آن را نمی دانیم چه هستند و این سوال اساسی را از خودمان بپرسیم که دانش آموزان باید چه چیزی را بدانند و به عنوان نتیجه آموزش باید قادر به انجام چه کاری باشند.؟ باید با در نظر گرفتن مهارت های ضروری زیر برنامه درسی خودرا برنامه ریزی نمایند.
به نظر آقای رابینسون اگر واقعا مدارس می خواهند به دانش آموزان کمک کنند که در زندگی شان موفق شوند باید به دانش آموزان کمک کنند تا توانایی های زیر را در مدرسه کسب نمایند.
-
کنجکاوی
-
خلاقیت
-
همکاری
-
تفکر نقاد
-
ارتباطات
-
همدردی
-
خویشتن داری
-
شهروندی
متاسفانه آزمون های تعریف شده از سوی دولت ها این اجازه را برای مدارس را نمی دهند که منعطف باشند و دروس مکملی را که دانش آموزان می توانند در مدرسه با آن ارتباط بهتری برقرار نمایند تا مدرسه را برای آنها قابل تحمل نماید برای دانش آموزان اجرا نمایند. یکی از دروس مکملی که جای آن به شدت در مدارس خالی است ،تدریس از طریق لگوی برای گروه های سنی مختلف می باشد. به طور مثال می توان از کلاس بیسیک برای پیش دبستان و کلاس اول استفاده کرد. از کلاس ریاضی با لگو برای پایه اول و دوم استفاده کرد ، از کلاس ماشین های ساده برای کلاس سوم و ازکلاس مقدماتی رباتیک لگو برای پایه چهارم و از کلاس رباتیک مایلو برای پایه پنجم و از دوره نیرو و حرکت برای پایه ششم استفاده کرد.
خانم کلارک در مدرسه ای که مدیریت آن را به عهده داشته کاری کرده است که برای ثبت نام در مدرسه بیش از ظرفیت آن متقاضی وجود دارد جالب این جاست که در این مدرسه آمار بسیار تکان دهنده ای وجود دارد از این که خانواده های فقیری که ۶۵ درصد جمعبت مدرسه را تشگیل می دهند موفق می شوند ۹۴ درصد آنها به کالج های آمریکا راه پیدا بکنند.
کاری که خانم کلارک انجام داده وارد کردن هنر به مدرسه آنهم یه این صورت که دانش آموزان در آن نیمی از روز را هنر و نیمی از روز را به دورس نظری می پردازند.
دانش آموزان دوست دارند در زنگ های هنر در کلاس ها حاضر باشند و کارهای خود را بعد از انجام آن به نمایش بگذارند.
این مسئله نشان می دهد درصورنی که مدارس بخواهند می توانند با تغییراتی که در ارائه برنامه درسی به وجود می آورند ، مدرسه را جایی جذاب برای کلیه دانش آموزان بکنند ،که آنها حتی بعد از مدرسه هم دوست داشنه باشند درمدرسه باقی بمانند.
خوب چرا مدارس برای اکثر دانش آموزان محلی زجر آور است و دوست ندارند در آن کاری را که از آنها خواسته می شود را انجام دهند ؟
برای این منظور مدارس باید سبک درست یادگیری را برای دانش آموزان پیاده نمایند ، و یکی از مهمترین نکاتی که باید بدانیم این است که یادگیری برای دانش آموز زمانی اتفاق می افتد که درعمل کاری انجام دهند.
مدرسه مکانی برای زندگی کردن است و در آن دانش آموزان باید مسائل مختلف زندگی واقعی را لمس کنند.